به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟
ناتان| 24 چند روز قبل
تقدیر دختران، من آن را خیلی بد می خواهم آن را خیلی بد mmm.
آملیا| 45 چند روز قبل
جوجه گرچه ممکن است تالارهای کوچکی داشته باشد، اما همینطور لعنت میکند، بنابراین شانس این را دارد که معشوقه یک پسر شود. و تمام تلاشش را می کند تا او را راضی کند.
به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟
تقدیر دختران، من آن را خیلی بد می خواهم آن را خیلی بد mmm.
جوجه گرچه ممکن است تالارهای کوچکی داشته باشد، اما همینطور لعنت میکند، بنابراین شانس این را دارد که معشوقه یک پسر شود. و تمام تلاشش را می کند تا او را راضی کند.